الماس سانسی (sancy diamond) یکی از الماسهای بزرگ و معروف دنیا می باشد که هم اکنون در گالری آپولوی موزه لوور نگهداری میشود. وزن این الماس 55.23 قیراط می باشد، رنگ زرد خیلی روشن دارد و پاکی آن درجه بندی نشده است. تاریخچه این الماس تاریخی با خون و قدرت و ثروت آمیخته شده است . الماس سانسی یکی از مشهورترین سنگهای قیمتی تاریخی است که در دستان بسیاری از پادشاهان و ملکهها و حداقل 15 کشور در اروپا سفر کرده است. علیرغم اینکه شایعه شده بود که نفرین دارد، اما اعتقاد بر این بود که به کسانی که آن را به عنوان جواهر می پوشیدند، قدرت شکست ناپذیری می دهد. این مطلب به قلم و ترجمه خانم علیرضایی ، نویسنده و محقق جواهرات از پیج اینستاگرام naericajewellery2 می باشد.
سرگذشت الماس سانسی
با توجه به ویژگیهای سنگ احتمال می رود کشور مبدا این الماس مانند خیلی از الماسهای تاریخی و معروف، هندوستان باشد. تاریخچه این الماس از قرن چهاردهم در دسترس می باشد و قبل از آن مدارک خاصی درباره سرگذشت آن وجود ندارد، و همین مساله تاییدی بر تعلق این الماس به هند دارد چون در آن زمان هند تنها تامین کننده الماس در دنیا بوده است. در بررسی مبدا و شروع داستان و تاریخچه این سنگ افسانه ایی، روایتهای زیادی مطرح می شود که دوتا از این روایتها پر تکرار ترین و البته مستند ترین ها هستند، این نوشته نگاهی به تاریخچه الماس سانسی دارد.
روایت اول
اولین روایت حاکی به نقل از کتاب سرگذشت حاکمان جهان نوشته نیکولایف نیکولای نیکوویچ داستان این الماس از نه قرن پیش شروع شد. در سال 1064 میلادی بازرگانی به نام جاگاتونگا کاروان خود را در هند شرقی در منطقه گلکوندا در امتداد یک دره عمیق به نام آدامز هدایت می کرد که یک الماس با زیبایی نادر و بدون حتی یک شکاف و مثل آب زلال شفاف بود و وزنی حدود 100 قیراط داشت را پیدا کرد. این الماس متعلق به تعداد زیادی از سلاطین هند مرکزی بوده است. از سال 1325 این الماس در اختیار بناینگذار سلسله توگلاک، غیاث الدین توگلاک بود که در حمله ایی که در بهار همان سال به بنگال کرده بود الماس را بدست آورده بود و همانطور که اغلب در مورد سنگهای مشابه اتفاق می افتد ادامه تاریخچه الماس در اروپا رقم می خورد. الماس هندی در سالهای 1433 تا 1477 به طلسم دوک بورگاندی، چارلز دِ بولد، معروف شد و در اختیار وی بود.
روایت دوم
روایت دوم اما بر این اساس است که این الماس در اواخر قرن چهاردهم توسط یک گوهرتراش ونیزی به خارج از هند قاچاق شده است، و به همین دلیل است که اولین مدرک ثبت شده از وجود الماس سانسی در اروپا در فهرست جهیزیه والنتینا ویسکونتی، دختر دوکِ میلان، در سال 1389 است.
طبق توضیحات، وزن این الماس در آن زمان بیش از 100 قیراط بوده است. والنتینا ویسکونتی با لویی یکم، دوک اورلئان، برادر چارلز ششم پادشاه فرانسه، که در سال 1407 توسط بورگاندیها به قتل رسید، ازدواج کرد. و این چنین بود که الماس در اختیار خاندان بورگاندی قرار گرفت. پس از شکست آرمانیاک، الماس به دست دوک جان بی باک افتاد ودر اختیارچندین نفر از دوک های خاندان بورگاندی قرار گرفت تا اینکه به چارلز دِ بولد رسید. بر اساس هر دو روایت الماس در اختیار دوکهای بورگاندی قرار گرفته است. اعتقاد بر این بوده که الماس سانسی برای دوکهای بورگوندی شانس به ارمغان میآورد و و آنها را به قدرت شکست ناپذیری در جنگها تبدیل کرده بوده است و از این رو همواره در نبردها همراه آنها بوده و به همین دلیل همیشه در جنگها پیروز میشدند.
تراش الماس سانسی
در مورد زمان برش دادن سنگ و رسیدن وزن آن به 55.23 قیراط نیز دو روایت محتمل وجود دارد، بر اساس اولین روایت در سال 1475 لوئیس دی برکو، یک نجیب زاده هلندی، روش برش و پولیش سنگهای قیمتی را کشف کرد و این الماس را در سال 1475 برش داد و به یک الماس 53.33 قیراطی تبدیل شد و به دستور دوکِ بورگاندی الماس را به عنوان زیور در کلاهش استفاده کردند و همین برش دادن سنگ باعث شد که الماس از طلسم خوشبختی به عاملی برای بدبختی و شکست تبدیل شود و چارلزدِ بولد در دو نبرد مقابل سوئیس شکست خورد و در سال 1477 میلادی، دوک در جنگی کشته شد . اما روایت دیگری می گوید الماس تا زمانی که در خاندان بورگاندی بوده تراش داده نشده و بعد از شکست دوک بورگاندی، توسط اسقف بازل به همراه جواهرات معروف دیگری، به نام سه برادر پنهان شده بوده این سه برادر سه اسپینل قرمز درشت بوده اند. مدتی بعد اسپینلهای قرمز و الماس به جیکوب فوگِر فروخته شد، که برش سانسی را به وزن فعلی 55.23 قیراط رساند. در هر دو روایت الماس سانسی از وزنی حدود 100 قیراط به وزن فعلی آن یعنی 55.23 قیراط رسیده است.
الماس مشهور سانسی ؛ جواهری در گرو پادشاهان
الماس سانسی صرفا به دلیل سایز خود ارزشمند نیست بلکه چیزی که آن را در زمره گرانبهاترین و خاص ترین الماس ها قرار میدهد ، تاریخچه ای دور و دراز و دست به دست شدن بین پادشاهان مختلف است. این یک الماس تاریخی است که در کتب مختلف نام خود را گنجانده است.
1- از پادشاه پرتغال تا پادشاه اسپانیا
در اوایل قرن شانزدهم سانسی توسط یک جواهرفروش به مانوئل اول، پادشاه پرتغال، که به خوش شانسی معروف بوده، فروخته شد. در فهرستی که پس از مرگ پادشاه در سال 1521 تهیه شد، این الماس به عنوان جواهری به وزن 11.046 گرم، معادل 55.23 قیراط درج شده بوده است. این الماس تا سال 1580 میلادی در خاندان سلطنتی پرتغال باقی ماند تا زمانی که فیلیپ دوم اسپانیا به پرتغال حمله کرد تا از حق خود به عنوان وارث تاج و تخت در برابر آنتونیو دِکراتو که در آن زمان در مسند قدرت بود، دفاع کند، بخشی از جواهرات سلطنتی پرتغال باقی ماند. دِکراتو شکست خورد و با بیشتر جواهرات سلطنتی به پاریس فرار کرد.
2- ملکه الیزابت اول تا آقای سانسی
بعدها آنتونیو با قصد کمک گرفتن از فرانسه یا انگلیس برای بازپس گیری تاج و تخت گمشده خود، برخی از جواهرات سلطنتی را به هنری سوم، پادشاه فرانسه، و بقیه را به ملکه الیزابت اول، انگلستان فروخت. سانسی در بین جواهراتی بود که به ملکه فروخته شد. اما ملکه انگلستان به جای کمک به آنتونیو تصمیم گرفت آن را به گرو بگذارد تا بودجه یک کمپین نظامی را برای کمک به هلندیها در مبارزه دربرابر اسپانیا دریافت کند.
الماس سانسی که فرانچسکو رودریگز در آنتورپ به عنوان گرو گذاشته شده بود، هرگز بازخرید نشد در واقع ملکه با پس ندادن پولی که درازای گرو گذاشتن الماس گرفته بود الماس را به فرانچسکو فروخته بود. این الماس در سال 1592 به هلند راه یافت، جایی که یک کلکسیونر معروف جواهرات و سرباز فرانسوی، نیکلاس هارلی د سانسی، این الماس را خرید و از همین جا بود که الماس نام سانسی گرفت. بعد ها زمانی که هارلی دِسانسی برای یک مأموریت رسمی از انگلستان بازدید کرد، ملکه تمایل به خرید الماس داشت اما سانسی مودبانه درخواست او را رد کرد. در روایتی گفته شده که هارلی دِسانسی الماس را در سال 1570 زمانیکه سفیر فرانسه در ترکیه بوده خریداری کرده اما چون مدارک مستندی در رابطه با حضور الماس در قسطنطنیه وجود ندارد خیلی قابل اعتماد نیست.
3- بازگشت الماس سانسی به انگلستان تا در گرو هلندی ها
در سال 1604 که سانسی با مشکلات مالی مواجه شد الماس را به پادشاه جیمز اول، پادشاه انگلستان، فروخت. پس از مرگ جیمز اول در مارس 1625، الماس سانسی به همراه دیگر جواهرات سلطنتی به پسرش چارلز اول انگلستان به ارث رسید و او این الماس را به عنوان هدیه عروسی به همسرش هنریتا ماریا تقدیم کرد. در حدود یک سال بعد، زمانی که شاه چارلز اول برای جنگ علیه اسپانیا و فرانسه به بودجه نیاز داشت، سانسی و دیگر جواهرات تاج در آمستردام به گرو گذاشته شدند. در دهه 1630، جواهرات بازخرید شدند، اما تداوم درگیریها بین چارلز اول و پارلمان او منجر به درگیری جدی شد که باعث شد ملکه هنریتا به هلند برود تا جواهرات تاج از جمله سانسی را مجددا به گرو بگذارد تا بتواند منابع مالی مورد نیاز برای درگیری احتمالی بین همسرش و پارلمان را تامین کند. و در نهایت در سال 1645 جنگی تمام عیار آغاز شد و با وجود تمام حمایتهای هنریتا، چارلز اول در سال 1647 دستگیر شد و دوسال بعد اعدام شد.
4- ورودی ماندگار به فرانسه
پس از مرگ چارلز اول، نخست وزیر فرانسه، کاردینال مازارین، بدهی های هنریتا را پرداخت کرد و جواهرات سلطنتی انگلستان را بازخرید کرد و با رضایت ملکه، جواهرات را تصاحب کرد و آنها را به لویی چهاردهم، پادشاه فرانسه هدیه کرد. بعد از لویی چهاردهم الماس به لویی پانزدهم و بعد از او نیز به لویی شانزدهم رسید که آخرین پادشاه بود و در جریان انقلاب فرانسه اعدام شد. الماس سانسی به همراه الماس امید و بخشی از جواهرات سلطنتی فرانسه در سال 1792 از خزانه به سرقت رفت. این الماس توسط وزیر اسپانیا، مانوئل دِگودوی، خریداری شد و تا زمانیکه ناپلئون بناپارت به اسپانیا حمله کرد جزو جواهرات خاندان سلطنتی اسپانیا بوده است.
در سال 1828 در پاریس خبری پیچید مبنی بر اینکه یکی از نجیب زادگان روسی از خاندان دیمیدوف، الماسی به قیمت 80 هزار پوند را برای همسرش خریداری کرده است. و این همان سانسی معروف بود که حالا در پاریس به سر می برد. در سال 1840 میلادی دیمیدوف فوت کرد و همسرش یعنی مالک سانسی تا مدتها با لباسهای تیره در اجتماع ظاهر می شد ولی همواره بر گردنش سانسی را بر روی یک زنجیر پلاتین به همراه داشت. اما نهایتا این سنگ قیمتی تنها تا سال 1865 درخانواده دیمیدوف باقی ماند و بعد از آن به یک کارآفرین هندی به نام سر جامستی جیجیهوی (jamsetee Jeejeebhoy) به قیمت تقریبی 100 هزار پوند فروخته شد. در سال 1906، لرد ویسکانت ویلیام آستور، این الماس را به عنوان هدیه ازدواج به پسرش وادورف آستور و عروسش نانسی لانگهورن داد. لیدی آستور این الماس را خیلی دوست داشت و در اغلب مراسمهای رسمی از آن استفاده می کرد. پس از مرگ لیدی آستور در سال 1964، الماس زرد کم رنگ به پسر لیدی آستور رسید و تا 72 سال در این خانواده باقی ماند به پسرش به ارث رسید تا این که لرد چهارم آستور در سال 1978 بعد از اینکه 72 سال از ورود سانسی به خانواده آستور گذشته بود، و با وجود تمام وصیتهایی که پدر و پدربزرگش مبنی بر نگهداری از الماس کرده بودند به دلیل بدهی های زیاد، الماس را به قیمت 1 میلیون دلار به موزه لوور فروخت و از آن زمان الماس افسانه ایی سانسی در گالری آپولو در موزه لوور، منطقه ای که به پادشاه لوئیس شانزدهم اختصاص یافته، نگهداری می شود.